زمان به من آموخت که

دست دادن معنی رفاقت نیست

بوسیدن قول ماندن نیست

و

عشق ورزیدن ضمانت تنها نشدن نیست

 



تا عمر دارم این دل شکسته رو تحمل می کنم و با خودم همه جا می برم تا شاید یه بندزن پیدا بشه بتونه مثل قبل درستش کنه تا شاید دوباره عاشق بشه

 



خدایا ما را به راه راست هدایت فرما اگر نشد راه راست را به سمت ما کج فرما

 



تاريخ : چهار شنبه 17 / 11 / 1390 | 12:5 | نویسنده : سمیرا |

 

 

 

 

نامت 

 

 

حرفهایت

 

 

خاطراتت

 

 

لمس حس بودنت

 

 

همه و همه را به دستان سرد باد سپردم

 

 

یادم تو را فراموش

 

 

 

***

 

 

پرسید به خاطر کی زنده هستی؟

 

 

با این که دلم میخواست با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو

 

 

بهش گفتم به خاطر هیچ کی

 

 

پرسید پس به خاطر چی زنده هستی؟

 

 

با اینکه دلم میخواست فریاد بزنم به خاطر تو

 

 

با یک بغض غمگین گفتم به خاطر هیچ کس

 

 

ازش پرسیدم تو به خاطر کی زنده هستی؟

 

 

در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود گفت

به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است


 

 


 

 

نه اندوه میماند نه هیچ یک از مردم این آبادی

 

 

به حباب نگران لب یک رود قسم

 

 

غصه هم خواهد رفت

 

 

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

 

 

 



 

 

کودکی اندیشید که خدا چه می خورد ؟ چه می پوشد و در کجا منزل دارد ؟
ندا آمد که :
او غم بندگانش را می خورد
گناهانشان را می پوشد
و
در قلب شکسته ی آنان ساکنست

 



تاريخ : سه شنبه 16 / 11 / 1390 | 12:30 | نویسنده : سمیرا |
.: Weblog Themes By RoozGozar.com :.

  • قالب وبلاگ
  • اس ام اس
  • گالری عکس